فهرست مطالب

پزشکی کوثر - شماره 1 (پیاپی 35، بهار 1384)

مجله پزشکی کوثر
شماره 1 (پیاپی 35، بهار 1384)

  • 78 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1384/04/10
  • تعداد عناوین: 10
|
  • پژوهشی
  • تولید سلولهای دندریتیک از سلولهای تک هسته ای خون محیطی افراد سالم داوطلب و بیماران مبتلا به سرطان پستان
    نوروز دلیرژ، سید محمد موذنی، فاضل شکری، محمدعلی شکرگذار، مرتضی عطری صفحه 1
    هدف
    از آنجاییکه سلولهای دندریتیک Dendritic Calls(DCs) قادر به القا پاسخ ایمنی بر علیه تومور می باشند، امروزه علاقه فزاینده ای به بکارگیری این سلولها در زمینه های مختلف تحقیقاتی و بالینی وجود دارد. در مطالعه حاضر سلولهای دندریتیک از منوسیتهای خون محیطی افراد سالم و بیمارای مبتلا به سرطان پستان تولید و ویژگی های آنها به منظور استفاده در امر تحقیقات و ایمونوتراپی تومور مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    بخشی از سلولهای تک هسته ای خون محیطیPeripheral Blood Mononuclear Cells (PBMC) که به پلاستیک می چسبند در حضور Granulocyte - Monocyte colony Stimulating Factor (GM-CSF) و Interleukin-4 (IL-4) به مدت 5 روز کشت داده شدند و سپس به مدت 2 روز نیز با Tumor Necrosis Fctor-? (TNF-?) مجاور شدند تا بالغ گردند. محیط کشت به کاررفته RPMI1640 حاوی 10% Fetar Bovine Serum (FBS) یا سرم AB انسانی بود. بررسی مورفولوژیک سلولهای دندریتیک تولید شده، بوسیله میکروسکوپ نوری و تعیین فنوتیپ آنها با استفاده از فلوسیتومتری صورت گرفت. توانایی آنها در تحریک واکنش مختلط لکوسیتی Mixrd leukocytion Reaction (MLR) آلوژن و اتولوگ نیز از روی میزان جذب تیمیدین نشاندار مشخص گردید.
    یافته ها
    پنج روز بعد از کشت سلولهای تک هسته ای خون محیطی که به پلاستیک چسبیده بودند (غالبا منوسیتها) در حضور GM – CSF و IL-4 این سلولها به صورت مجموعه های سلولی و یا سلولهای منفردی که چسبندگی بسیار ضعیفی داشتند، درآمدند. این سلولها از نظر ظاهری، پرزدار و کاملا شبیه به سلولهای دندریتیک بودند. بررسی نشانه های سطحی آنها نشان داد که این سلولها بزرگ، همگون بوده و مولکولهای CD11c, CD1a و HLA-DR را به میزان زیاد و مولکول CD14 را به میزان کم بیان می کنند. افزودن TNF-a به عنوان عامل القا بلوغ پس از 2روز باعث افزایش اندازه سلولها تعداد زوائد آنها و افزایش بیان CD83 و HLA-DR گردید. سلولهای دندریتیک تولید شده از نظر عملکرد نیز قادر به تحریک واکنش مختلط لوکوسیت(MLR) آلوژن و اتولوگ بودند و میانگین اندیکس تحریکیStimulation Index (SI) آنها در این دو واکنش به ترتیب 20 و 8 بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که می توان سلولهای دندریتیک مشتق از منوسیت را به تعداد زیاد در شرایط آزمایشگاهی تولید نموده، بعد ازمجاورت با آنتی ژنهای توموری به عنوان یاور طبیعی در امر تحقیقات و ایمونوتراپی تومور به کار گرفت.
    کلیدواژگان: سلولهای دندریتیک، IL-4، GM-CSF، سرطان پستان
  • مطالعه میزان پراکندگی تیپ های B, A و E کلستریدیوم بوتولینوم در برخی از گونه های ماهیان بومی ایران (قزل آلا، سوف، سنگسر و شیرماهی)
    حمیدرضا توکلی، عبدالمحمد طباطبایی صفحه 12
    هدف
    کلستریدیوم بوتولینوم یکی از مهمترین عوامل باکتریایی ایجاد کننده مسمومیت های غذایی است، این باکتری قویترین و کشنده ترین سم باکتریایی شناخته شده در طبیعت را تولید می نماید. هدف از انجام این مطالعه بدست آوردن اطلاعاتی در مورد پراکندگی تیپ های مهم و بیماری زای باکتری B, A)وE) در برخی از ماهیان بومی ایران تعیین تیپ شایع باکتری توجه بیشتر به کنترل بهداشتی اغذیه دریایی و فراهم نمودن زمینه برای انجام مطالعات بعدی نظیر تولید آنتی توکسین اختصاصی بر علیه تیپ های شایع و... بوده است. یکی از منابع مهم این باکتری قسمتهای مختلف بدن آبزیان هستند.
    مواد و روش ها
    120 نمونه ماهی از 4 گونه مختلف (قزل آلا، سوف، سنگسر، شیر ماهی) جمع آوری و قسمتهای روده و آبشش آنها بطور جداگانه مورد آزمایش قرار گرفت. هر نمونه پس از غنی سازی، سانتریفوژ، و تنظیم pH به سه قسمت حرارت دیده، حرارت ندیده، وتریپسینه تقسیم و از هر یک 0.5میلی لیتر بصورت داخل صفاقی به موش آزمایشگاهی تزریق گردید(Bioassay) پس از اثبات وجود توکسین با استفاده از آنتی توکسین های مونووالان استاندارد، تیپ توکسین تعیین شد.
    یافته ها
    میزا ن آلودگی ماهیان شمال (قزل آلا و سوف) بطور متوسط 8.33% و ماهیان جنوب (سنگسر و شیر ماهی) 1.66% تعیین گردید و در بین گونه های مختلف نیز بیشترین میزان آلودگی در ماهیان سوف 10% مشاهده شد وپس از آن ماهیان قزل آلا (6.66%) ماهیان سنگسر (3.33%) و ماهیان شیر (بدون آلودگی) قرار گرفتند. این مطالعه همچنین نشان داد که تیپ E شایعترین تیپ باکتری در ماهیان دریایی است بطوریکه از مجموع 12 مورد مثبت 6مورد (50%) تیپ E، 3 مورد (25%) تیپ B و 2 مورد (16.6%) تیپ A تشخیص داده شد و در 1 مورد تیپ توکسین تعیین نگردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به وقوع چندین اپیدمی بوتولیسم در کشور اقداماتی چون تخلیه امعا و احشا ماهیان بلافاصله پس از صید، نگهداری محصولات در زیر 3 درجه سانتی گراد و استفاده از حرارت کافی در هنگام مصرف برای جلوگیری از وقوق این نوع مسمومیت ضروری می باشد.
    کلیدواژگان: گلستریدیوم بوتولینوم، توکسین، Bioassay
  • مطالعه اثرات فیومهای حاصل از جوشکاری الکتریکی آهن بر مجاری هوایی موش صحرایی (Rat)
    محمدرضا عرب، فریدون سرگلزایی اول، حسین ایمانی، شیراحمد سارانی، رمضان میرزایی، عطاالله رخش خورشید، مهدی محمدی صفحه 21
    هدف
    فیومهای حاصل از جوش اتصالات فلزی اعم از ازون، مونو اکسید و دی اکسید کربن ونیتروژن و ذرات معلقی مانندآهن، منگنز، روی و مس اثرات مضر فراوانی بر انسان دارند. علیرغم مطالعات فراوان دراین زمینه هنوز اطلاعات ما در مورد اثرات هیستوپاتولوژیک این آلاینده ها برنای و ریه ناچیز است. هدف از این مطالعه شناسایی اثرات هیستوپاتولوژیک این فیومها بر پوشش نای و آلوئل ها در شرایط قابل کنترل از نظر میزان آلودگی در اتاقک گاز بود.
    مواد و روش ها
    تعداد 60 موش صحرایی از نژاد Sprague Dawley انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (40سر) و کنترل (?0سر) قرار گرفتند. هر کدام ازگروهای آزمایش و کنترل به 4 زیر گروه 2، 4، 6 و 8 هفته ای تقسیم شدند. موشهای گروه آزمایش به مدت 2 ساعت در روز و 5 روز اول هفته در اتاقک گاز در معرض آلاینده های فوق قرار گرفتند. سرعت تعویض هوای درون اتاقک گاز 12 - 15 بار در ساعت ثابت نگه داشته شد. میزان گازها و عناصر فلزی معلق اندازه گیری شد. مطابق جدول زمانی ازنای و ریه نمونه گیری و بلوکهای پارافینی تهیه شد. مقاطعی با ضخامت 5 - 7 میکرومترتهیه و با روش های هماتوکسیلن - ائوزین، پاس، آلسین بلوpH = 2.5 وان گیسون و لکتین های PNA & WGA رنگ آمیزی و مطالعه شدند. اطلاعات آماری با کمک تست های کروسکال والیس و مان ویتنی آنالیز شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل ازاین مطالعه تغییرات کمی و کیفی فراوانی را در اپی تلیوم تنفسی و آلوئل ها دیواره های بین آلوئلی نشان داد. اختلاف ضخامت پوشش تنفسی و دیواره های بین آلوئلی میان گروهای آزمایش و کنترل معنی دار بود (P<0.001) تغییر ماهیت ترکیبات موکوسی و گلیکوکونژوگه های پوششی تنفسی و افزایش تعداد ماکروفاژها و رشته های کلاژن در اطراف برونشیولها و عروق خونی همراه با تغییرات دیسپلاستیک در پوشش تنفسی از دیگر یافته های این پژوهش بود
    نتیجه گیری
    هرچند که نوعی پاسخ تطابقی در ابتدای آلودگی با این گازها در موشها بوجود می آید به نظر می رسد فیومهای حاصل از جوشکاری سبب تغییرات ساختمانی فراوانی در نای و ریه ها می گردند که میزان این تغییرات به مدت زمان آلودگی با فیومها و نوع آنها بستگی دارد.
    کلیدواژگان: پوشش تنفسی، آلوئل، فیومهای جوشکاری، موش صحرایی، هیستوشیمی
  • بررسی اثر پاروکسان بر رشد و مورفولوژی نرون های کشت یافته هیپوکامپ نوزاد Rat در محیط NB/B27
    میترا یوسف پور، فریده بهرامی، زهرا نوریان، علیرضا عسگری، علی خوش باطن صفحه 29
    هدف
    مطالعه مورفولوژی اثرات عوامل ارگانوفسفات بررشد سلولهای عصبی در محیط کشت آغاز مناسبی برای مطالعات بعدی درزمینه بررسی اثرات این عوامل بر عملکرد سلولها می باشد. پاراتیون یکی از عوامل ارگانوفسفات است که در تولید حشره کشها مورد استفاده قرارمی گیرد. استفاده نامناسبب از این عامل سبب ایجاد علایم مسمومیت مانند تشنج شده که گاهی منجر به مرگ می گردد. از آنجا که پاراتیون را مسئول اکثر مسمومیت های حاصل از حشره کش ها می دانند بررسی مکانیسمهای اثرات این عمل و متابولیت مهم آن یعنی پاروکسان (علاوه بر اثرات آنتی کولین استرازی) بر سلولها جنبه حیاتی دارد.
    مواد و روش ها
    در مطالعه حاضر نرون های هیپوکامپ نوزادRat در محیط کشت NB/B27 کشت داده شدند. سپس نرون ها درگروه های آزمایش در معرض غلظتهای متفاوت پاروکسان قرار گرفتند. رشد نرون ها در گروه کنترل و گروهای آزمایش با یکدیگر مقایسه شد. به منظور بررسی مورفولوژی و Viability سلولها از میکروسکوپ اینورت فازکنتر است و روش های رنگ آمیزیNeutral Red, MAP-2وTrypan Blue استفاده شد. برای آنالیز اطلاعات کمی دراین مطالعه از روش آماری ANOVA یک طرفه استفاده شد.
    یافته ها
    در این مطالعه تفاوت واضحی بین گروه کنترل و غلظتμM 10 پروکسان مشاهده نشد. با افزایش غلظت پاروکسان شاهد تغییرات جسم سلولی بوده عدم رشد زواید و کاهش Viability در غلظت های μ M 100و بالاتر مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    یافته های به دست آمده در این مطالعه نشان داد که پاروکسان درغلظتهای بالاتر از 30 μ M موجب کاهش رشد، تورم سلولی ومرگ نرون های کشت یافته هیپوکامپ می گردد.
    کلیدواژگان: هیپوکامپ، کشت سلول، پاروکسان
  • تاثیر MEHP (منواتیل هگزیل فتالات) بر از سرگیری میوز، بلوغ و تکوین آزمایشگاهی تخمکهای نارش موش
    حسین ایمانی، اعظم دالمن، حوری سپهری، سعید کاظمی آشتیانی، مجتبی رضازاده، فاطمه حسنی، عبدالحسین شاهوردی صفحه 37
    هدف
    مطالعه تاثیر MEHP(منو اتیل هگزیل فتالات) بر از سرگیری میوز وبلوغ آزمایشگاهی تخمکهای نارس موش و تکوین جنین های حاصل از آن.
    مواد و روش ها
    تخمکهای نارس از موشهای سوری نژادNMRI (6-4 هفته ای) در شرایط استریل جدا شدند. تخمکهای حاصل در 6 گروه دسته بندی شدند. تخمکهای گروه کنترل در محیط? -MEM حاوی FCS 5 درصد -MEM حاوی FCS 5 درصد7.5IU/mi hCG, 100mIU/mI rFSH، گروه شاهد درمحیطMEM-? حاوی FCS 5 درصد، DMSO 100 μM, 7.5 IU/mi hCG 100mIU/mII rFSH گروه یک در محیط MEM-? حاوی FCS 5 درصد، 7.5 IU/mi hCG 100mIU/mII rFSH و50 μM MEHP گروه دو درمحیط? -MEM حاویFCS5%,، 100 μ M MEHP 7.5IU/mlhCG,100mIU/ml rFSH، گروه سه در محیط -? MEM حاوی FCS5%، 200 μ mMEHP,7.5 IU/mlhCG,100mlu/ml rFSH گروه چهار در محیط-? MEM حاوی FCS5%، 400μ m,7.5IU/ml hCG 100 mlu/ml rFSHقرار داده شدند. تخمکها برای بلوغ به مدت 24ساعت داخل انکوباتور 37 درجه سانتی گراد باCO2 5 درصد قرار گرفتند. تخمکهای بالغ شده (Metaphase II) MII در کنار اسپرم موشهای نر همان نژاد قرار گرفتند.
    یافته های: از سرگیری میوز در گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنتر ل و شاهد تفاوت معنی داری را نشان دادند. میزان از سرگیری میوز در گروه آزمایشی اول و دوم و سوم و چهارم به ترتیب 75%،63%، 60%، 56% بودند. همچنین در بلوغ آزمایشگاهی آنها نیز نسبت به گروه کنترل و شاهد تفاوت معنی داری وجود داشت که به ترتیب 53%، 49%،42%، 37% بود. نرخ تشکیل جنین در روز اول و دوم در گروه چهارم نسبت به گروه کنترل و شاهد تفاوت معنی داری داشت و در گروه های دیگر آزمایشی در روز اول به ترتیب 60%،57%، 44%، و در روز دوم 59%، 55%، 50% بود که نسبت به گروه کنترل و شاهد کاهش داشتند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که MEHP در از سرگیری میوز، بلوغ آزمایشگاهی، تخمک های نارس موش لقاح یافته و تکوین جنینها تاثیر منفی دارد.
    کلیدواژگان: بلوغ آزمایشگاهی، تخمک نارس، موش، MEIP (منواتیل هگزیل فتالات)
  • شیوع نزدیک بینی در افراد نرمال 40-4 ساله و بررسی عوامل مرتبط با آن
    سید حمیدپرهیزگار، حامد اختیاری صفحه 45
    هدف
    نزدیک بینی نوعی عیب انکساری است که باعث کاهش دید می گردد. مواردی از این حالت با کمک عینک و لنز تماسی و روش های مختلف جراحی قابل اصلاح است. اما موارد زیادی از آن با روش های درمانی کاملا قابل اصلاح نمی باشد و حتی ممکن است منجر به کوری قانونی شود. از عوارض همراه نزدیک بینی می توان همراهی بالای این عارضه نزدیک بینی، با پارگی شبکیه و گلوکوم (آب سیاه) اشاره کرد. به دلیل هزینه های زیاد جهت اصلاح و درمان عوارض نزدیک بینی، عواقب اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن و تفاوت شیوع این بیماری در جوامع مختلف انجام مطالعه جهت بررسی شیوع نزدیک بینی در ایران و رابطه آن با جنس، شغل، سن، سطح تحصیلات، نژاد، محل سکونت ضروری می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه مقدماتی معرفی شده دراین مقاله در بیمارستان بقیه الله الاعظم «عج» از بین 1600مراجعه کننده که مشکلات چشمی نداشتند (ملاقات کنندگان، همراهان بیمار، بیماران درمانگاهی غیر چشمی) در سنین 7تا 40 سال، به وسیله دستگاه اتورفرکتومتر مدل (TOPCON RMA 2300) انجام گردید.
    یافته ها
    دراین مطالعه شیوع نزدیک بینی خالص 20.9% محاسبه شد. 47.8% از دیگر افراد مورد مطالعه مبتلا به انواع دیگری از عیوب انکساری و ازجمله نزدیک بینی همراه آستیگماتیسم (7%) بودند. در این مطالعه بیشترین شیوع نزدیک بینی مربوط به گروه سنی 25 تا 40 سال (34.44%) می باشد
    نتیجه گیری
    بر اساس این مطالعه شیوع نزدیک بینی در کشور ما درحد متوسط جهانی می باشد و ارتباط معنی دار بین وجود نزدیک بینی و تحصیلات، شغل و محل سکونت (شهر یا روستا) وجود دارد. اما سابقه بیماری های سیستمیک (دیابت و فشارخون) و یاسابقه فامیلی در این رابطه بی تاثیر است.
    کلیدواژگان: عیوب انکساری، نزدیک بینی، دوربینی، آستیگماتیسم، وضعیت شغلی، وضعیت تحصیلی، محل سکونت
  • بررس تاثیر اشعه ماوراء بنفش C در درمان عفونت های ناشی از سوختگی درجه 2
    ایرج عبدالهی، محمد عشایری، حسن شاکری صفحه 51
    هدف
    عفونت ناشی از سوختگی یکی از معضلات بزرگ در درمان سوختگی هاست و با توجه به اثر آنتی بیونیک اشعه ماورا بنفش C در از بین بردن باکتری ها این پژوهش به منظور بررسی اثر تابش اشعه ماروا بنفش(UVR) در درمان زخمهای عفونی ناشی از سوختگی درجه 2 طراحی شده است.
    مواد وروش ها
    36 بیمار با سوختگی درجه 2 از بخشهای عفونی و نیمه عفونی بیمارستان انتخاب و 2 موضع مشابه از نظرعمق و سطح سوختگی به عنوان نواحی آزمون و شاهد برگزیده و ناحیه آزمون تحت تابش اشعه ماورا بنفشC قرار داده شد. بیماران تا زمان آماده شدن زخمها برای گرافت پوستی تحت درمان و پیگیری قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین طول مدت بهبود ناحیه شاهد 21.0 روز و ناحیه آزمون 16.9روز بود که اختلاف معنی داری را از نظر آماری با سطح اعتماد 95% نشان می دهد. پارامترهای سن، جنس و ناحیه تحت درمان اثر معنی داری برخاصیت آنتی بیوتیک اشعه ماورا بنفش نداشت.
    نتیجه گیری
    اشعه ماورا بنفشC می تواند در درمان عفونتهای ناشی از سوختگی مفید باشد که این اثر مستقل از سن و جنس است اما با تعداد جلسات درمان با اشعه رابطه مستقیم و با سطح سوختگی نسبت عکس دارد
    کلیدواژگان: اشعه ماورائ بنفش C، سوختگی، عفونت، درمان
  • فعالیت بدنی و نقش آن در سطح لیپیدهای سرمی در بالغین
    کاظم قدوسی، فریدون عزیزی، جواد عاملی صفحه 59
    هدف
    اختلالات متابولیک از قبیل چاقی، دیابت قندی، و دیس لیپیدمی ها از شایع ترین مشکلات جامع بشری هستند. دیس لیپیدمی یکی از عوامل عمده برای آترواسکلروز و بیماری عروقی کرونر می باشد. ورزش نقش محافظتی درقبال بیماری قلبی عروقی دارد. از آنجایی که دیس لیپیدمی در کشور ما شایع است، این مطالعه با هدف بررسی میزان فعالیت بدنی و تاثیر آن بر سطح چربی های سرم انجام شده است.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه اپیدمیولوژیک مقطعی حدود 11000 نفر از افراد بیست ساله و بالاتر از جمعیت تهران، بطور تصادفی انتخاب و اطلاعات پزشکی، وضعیت تن سنجی (آنتروپومتریک) و میزان فعالیت بدنی آنان براساس تقسیم بندیLipid Rasarch Clinics (LRC) مشخص شد و اندازه گیری قند خون، تری گلیسرید، کلسترول تام،LDL-C, HDL-C، کراتینین،,AIK.P. T4 وTSH و آزمایش کامل ادرار انجام شد و براساس اطلاعات فوق افراد مورد مطالعه به دو گروه سالم و دیس لیپیدمیک تقسیم شدند. گروه دیس لیپیدمیک به دو گروه اولیه و ثانویه تفکیک شدند و سطح چربی های سرم براساس میزان فعالیت بدنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصله شیوع کلی دیس لیپیدمی درجامعه ما را 68.5% نشان می داد. براساس فعالیت بدنی افراد در سه گروه قرار داشتند: کم فعالیت (62.8%)، فعالیت متوسط (13%) و فعالیت سنگین (24.2%) شیوع دیس لیپیدمی در آنها به ترتیب 69.4%، 68.5%، 65.5% بود.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه مشخص گردید که با افزایش فعالیت فیزیکی شیوع دیس لیپیدمی کاهش می یابد (P< 0.05) جامعه تهران که یک نمونه فراگیر از جمعیت شهری است از شیوع بالای دیس لیپیدمی رنج می برد و درصد بالایی از جمعیت به نوع ثانویه دیس لیپیدمی مبتلا می باشند. کم فعالیتی در جامعه مابسیار شایع است و این مطالعه ارتباط آن با اختلالات چربی خون نشان می دهد.بر اساس نتایج این مطالعه اهمیت توجه به ورزش های عمومی مشخص می شود.
    کلیدواژگان: دیس لیپیدمی اولیه، دیس لیپیدمی ثانویه، فعالیت بدنی
  • تاثیر میدازولام داخل نخاعی در بی دردی بعد از عمل جراحی هموروئیدکتومی
    مرضیه لک، سیدجواد سعیدی، محمد پیریایی صفحه 65
    هدف
    در مطالعه حاضر برآنیم که اثرات بی دردی پس از عمل مخلوط میدازولام و لیدوکائین تحت عنکبوتیه را با لیدوکائین تنها در بیماران هموروئیدکتومی مقایسه کینم.
    مواد و روش ها
    به این منظور یک مطالعه توصیفی از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 40 بیمار American Society of Anesthesiology (ASA) I/II که بصورت اتفاقی به دوگروه مساوی تقسیم شدند فراهم گردید. گروه شاهد1 میلی لیتر لیدوکائین5% و گروه مورد 1 میلی لیتر لیدوکائین 5% همراه 0.4 میلی لیتر میدازولام 0.5% در فضای تحت عنکبوتیه در فضای L4 - L5 با سوزن شماره 25 و در حالت نشسته دریافت نمودند. پس از 5 دقیقه بیمار در وضعیت خوابیده قرارگرفت و عمل جراحی آغاز گردید. پس از پایان جراحی زمان برگشت حس، زمان درخواست اولین مسکن و زمان رسیدن به شرایط ترخیص (ادرار کردن) ثبت گردید.
    یافته ها
    متوسط زمان برگشت حس در گروه مورد بطور بسیار مشخص (P<0.001) بیشتر از گروه شاهد بود (140.2 دقیقه در مقابل 77.9 دقیقه). همچنین متوسط زمان درخواست زمان در خواست اولین مسکن در گروه مورد بطور بسیار مشخص (P<0.001) بیشتر از گروه شاهد بود (159.5 دقیقه در مقابل 93.05 دقیقه) اما این افزایش اثرات بی دردی بر زمان ترخیص بیماران تاثیر معنی داری نداشته است (P = 0.965) متوسط زمان ادرار کردن در گروه مورد 313.1 دقیقه و در گروه شاهد 314.45 دقیقه بوده است. در طی مطالعه هیچ عارضه جانبی خاصی نزد بیماران مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    افزودن 2 میلی گرم میدازلام به لیدوکائین تحت عنکبوتیه طول مدت بی دردی را بطور مشخص و بدون تاثیر بر زمان ترخیص بهبود می بخشد.
    کلیدواژگان: میدازولام، بی حسی نخاعی، لیدوکائین، بی دردی پس از عمل
  • نتایج بالینی بازسازی آسیب رباط ضربدری قدامی زانو به دو روش گرافت استخوان و گرافت سمی تندینوسوس - ایلئوتی بیال باند
    مرتضی جانثاری لادانی، رجب کریمی صفحه 73
    هدف
    رباط ضربدری قدامی یکی از پایدارکننده های مهم داخل زانومی باشد که بازسازی آن از سال 1980 به عنوان یکی از آسیبهای ورزشی ناتوان کننده مورد توجه جراحان ارتوپد قرار گرفته است. هدف از این مطالعه ارزیابی دو روش بازسازی رباط قدامی به دو روش BPB, Z & Rمی باشد.
    مواد وروش ها
    در این مطالعه 50 بیمار با پارگی ACL به دو روش Z & R, BPB در سالهای 82 - 81 در بیمارستان بقیه الله (عج) بازسازی شدند که متوسط پیگیری 16 ماه در پایان طبق پروتکل استاندارد Lysholm از نظر رضایتمندی از عمل و دامنه حرکتی - پایداری زانو مورد ارزیابی قرار گرفتند که نتایج زیر بدست آمد.
    یافته ها
    بیماران همگی مرد بودند میانگین سنی آنها 27 سال بود که جوانترین آنها 20 سال و مسن ترین 40 ساله 32مورد (64%) زانوی چپ، 18مورد (36%) زانوی راست، 23نفر (46%) حین آموزش نظامی 15نفر (30%) حین بازی فوتبال، و 12نفر (24%) دراثر تصادفات دچار آسیب غضروف مفصلی همراه داشتند. همگی بیماران در هر دو گروه در 6 ماه اول بعد از عمل به سر کار اولیه خود برگشتند. در نهایت 22نفر (88%) بیماران گروه Z&R و 17 نفر (68%) گروه BPB رضایتمندی عالی از عمل داشتند، متوسط نمره ارزیابی Lysholm در اینها 95 بود، 3 نفر (12%) گروه Z&R، 8 نفر (32%) گروه BPB در حد خوب با نمره 88 که تفاوت معنی داری بین دو گروه نبود (P<0.05) بین آسیب غضروف همراه و مزمن بودن آسیب با کاهش و رضایتمندی بیمار از عمل و افت نمره Lyshom زانو ارتباط معنی داری بدست آمد (p<0.00). ولی ارتباط معنی داری بین آسیب منیسک و کاهش رضایتمندی بیمار از عمل افت نمره Ltsholm زانو ارتباط معنی داری بدست آمد(P<0.00)
    نتیجه گیری
    بازسازی ACL در هر دو گروه بطور کلی رضایت بخش بوده بشرطی که در مراحل اولیه آسیب بازسازی انجام شود.
    کلیدواژگان: رباط ضربدری قدامی - نمره Lysholom، استخوان پاتلار تاندون، استخوان Zarins & Rowe